مثل وقتی که موجودات فضایی به زمین حمله کردند بعد از یع مدت فرماندشون که زن بود گریه کرد و نمی دونست این چه حالیه!!! ما همون احساس هستیم... یه مشت حساس که دیگه بدون احساس شدیم... شدیم حساس بی احساس!!!
ادما تغییر می کنن.با توجه به محیط. خودشون و تطبیق میدن. کم کم احساسشون هم تغییر می کنه.
من خورشید و دوست دارم.من جایی میرم که هیچوقت خورشید نیست.من کم کم خورشید و فراموش می کنم.من عاشق شب میشم.من دوباره خورشید می بینم.می تونم دوباره عاشقش بشم؟نه.چون دیگه من،منِ سابق نیستم.
الان که فکر میکنم به نظرم ادم ها چیزی ورای احساسشون نیستند پس تغییر در ادم ها همون تغییر در احساسات نیست؟ یا بر عکس؟ اصن به نظرت میشه این دو تا رو تفکیک کرد؟
مثل وقتی که موجودات فضایی به زمین حمله کردند بعد از یع مدت فرماندشون که زن بود گریه کرد و نمی دونست این چه حالیه!!!
ما همون احساس هستیم...
یه مشت حساس که دیگه بدون احساس شدیم...
شدیم حساس بی احساس!!!
ادما تغییر می کنن.با توجه به محیط. خودشون و تطبیق میدن. کم کم احساسشون هم تغییر می کنه.
من خورشید و دوست دارم.من جایی میرم که هیچوقت خورشید نیست.من کم کم خورشید و فراموش می کنم.من عاشق شب میشم.من دوباره خورشید می بینم.می تونم دوباره عاشقش بشم؟نه.چون دیگه من،منِ سابق نیستم.
الان که فکر میکنم به نظرم ادم ها چیزی ورای احساسشون نیستند پس تغییر در ادم ها همون تغییر در احساسات نیست؟ یا بر عکس؟ اصن به نظرت میشه این دو تا رو تفکیک کرد؟